حسرت نبرم به خواب آن مرداب کارام میان دشت شب خفته ست
دریایم و نیست باکم از طوفان دریا همه عمر خوابش آشفته ست..
نویسندهی این وبلاگ همهی تلاشش را می کند تا در فضایی معمولی مطالبی معمولی بنویسد. اگر شما هم مثل نویسنده انسانی معمولی هستید خوشحالی من را مضاعف میکنید با نظراتتان:)