جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

حسرت نبرم به خواب آن مرداب
کارام میان دشت شب خفته ست

دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته ست..

نویسنده‌ی این وبلاگ همه‌ی تلاشش را می کند تا در فضایی معمولی مطالبی معمولی بنویسد. اگر شما هم مثل نویسنده انسانی معمولی هستید خوشحالی من را مضاعف می‌کنید با نظراتتان:)

سرباز- متولد 75

جامانده را در تلگرام دنبال کنید:)
طبقه بندی موضوعی
۲۲آذر
یک سحر
مرغ پریشان دل خسته ام
از لب ایوان زمین پر کشید

بی صدا
از تن و بند و همه دنیا رها
در پی بغض دل پر مدعا
شیشه ی من خورد ترک، خوب دید
ناگهان
پشته ی عالم شکست
دید دلم یک نفس
تا بت پوشالی قلبم گسست

یک نظر 
بر همه ی توشه ی خویش آمدم
لحظه ای از خویش به پیش آمدم

یک نظری بر دلم انداختم
                      آه دلم
حیف که این قافیه را باختم

زندگی
طبل پر از خالی دنیای من
قدرت ـم
غایت زیبایی رویای من
   نفرت ـم 
زمزمه ی بالش شبهای من
           شهوت ـم 
                     فطرت ـم

آه   از این قصه ی تو خالی و این زندگی
آه   از این قصه ی پژ مردگی

بند دلم پاره شد
آه چه شد
مرغ سعادت برم آواره شد

ناجی دریای دلم غرق شد
تشنه ی روز
مغرب خورشید، دل شرق شد

قلب من 
خسته و بی سر پناه
دست من 
خالی و بی تکیه گاه
خالی ام
پوچ تر از هرچه هست

هیچ ندانم که چه شد قلب من

من شدم و آخر درماندگی
محو شدم محو همین زندـه گی
۹۱/۰۹/۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
جامانده

شعر من

نظرات  (۴)

۲۲ آذر ۹۱ ، ۲۳:۵۱ ترانه جاودان
وای، خیلی قشنگ بود! گریه م گرفت!

خیلی دوستش داشتم.
سه ثانیه بهت وقت می دم بشکنی!
بشکن ...
بعد درد بکش
بعد شعر زاده می شه

اینهایی که تو می گی، استعداده، اما هنوز تو بستر تکنیک جا نیفتاده
هنر یعنی خلاقیت در بستر تکنیک ...
تو خلاقیت و استعداد رو داری. برو دنبال تکنیک. خیلی بیشتر بخون. خیلی خیلی بیشتر بخون.
پاسخ:
قول میدم:دی
نمیدونم باید بهت حسودی کنم یا غبطه بخورم! حاجی دمت گرم!
امیر چی باعث میشه فکر کنی باید یه رمان ده جلدی رو توی شعرت جا بدی؟

پسر خوب.. یه نگاه کن از کجا رفتی کجا!

تا میایم از تصمیم کبرا نتیجه بگیریم میری سراغ انگشت کردن پترُس!!

نکنه تو هم مثه من شعر میگی.. میگی ببینی خودش کجا میره.. هان؟


تا نتونی روی یه صراط مستقیم! راه بری فایده نداره!

ضعیف بود! یکی از ضعیفترین کارات..! جدی میگم!

طرز استفاده از " آه " یکی دوجا گیجت کرده:

- آه دلم
- آه چه شد

با بقیه بخونش.. اگه خوندی و دیدی درسته خوندنت مورد داره.. پاپ که نمی خونیم.. آواز نیست! تو آواز میشه با کم کردن یه میزان کشش داد و رسید به میزان بعدی، ولی این شعره.. بخوای درست بخونیش باید بگی

- آ دلم
- آ چه شد..

" ه " از وزن خارجه!

"من شدم و آخر درماندگی"
محو شدم محو همین زندـه گی

می بینی.. آخراش دیگه حوصله ت سر رفته.. همینجوری یه چیزی گفتی که تموم شه!

من هیچی نمی گم.. یه معنی درست و حسابی واسه این گیومه آخریه پیدا کن.


شروع کن دوباره شعر گفتن.. داری ضعیف میشی!

اینجوری نمیشه.. باید ادبت کنم!


keep going and move on!


کلاغ!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی