۱۰تیر
مستی کنم با نام تو
می می زنم از جام تو
هستم گره در دام تو
ای دلبر مه روی من
دلدار زیبای منی
دنیا و عقبای منی
کورم تو بینای منی
ای عالم مینوی من
هر لحظه رویت در برم
عشق تو با جان می خرم
جانم فدایت دلبرم
ای جام جان افزای من
چشمت دهد مستی به دل
زان کو تو بنشستی به دل
جانا بکش دستی به دل
ای مهجبین سیمای من
با عشق مستی می کنم
باده پرستی می کنم
انکار هستی می کنم
ای هستی دنیای من
با زلف خود آبم مکن
در خواب آن خوابم مکن
با عِطر بی تابم مکن
ای مشک روح افزای من
هردم رخ تو در دلم
عشق تو در آب و گلم
پس کی گشایی مشکلم
ای قلب چون دریای من
زیبای من پرواز کن
شعر مرا آغاز کن
با پستی من ساز کن
ای روشن پیدای من
شب بی ستاره بگذرد
این هم به چاره بگذرد
شب ها به باده بگذرد
این چاره ی شب های من
جامانده را بیچاره کن
از عشق مارا واله کن
هر شب به مستی چاره کن
ای ساقی خم های من
۹۱/۰۴/۱۰
خب، قشنگ بود! من بدم میاد از این که فقط تعریف کنم اما مشکلی نداشت که بتونم بگیرمش! یعنی چون از شعر چیزی نمی دونم فکر می کنم مشکل نداشته باشه!!
ولی خداییش این تخلصت به اینگلیسی جمنده خونده می شه... مدارکشم موجوده، بدم؟!!