۳۰تیر
دیدم چگونه در دل شب آب می شوی
شب تا سحر مصاحب مهتاب می شوی
از درد سر که سر به سرت می گذاشت شب
دیدم به زور قرص فقط خواب می شوی
یادش بخیر موسم حج تا که می رسید
می دیدمت که بی دل بی تاب می شوی
ای خادم مدینه و کرببلا، بدان
در یاد زائران حرم قاب می شوی
رفتی ولی گمان کنم امشب مدینه ای
مهمان میان منبر و محراب می شوی
رفتی ولی گمان من این نیست ای پدر..
در قلب من چو خاطره ای ناب می شوی..
باشد قرار و وعده ی ما جنت الحسین
آنجا دوباره نوکر ارباب می شوی..
+به مناسبت سومین سالگرد عروج پدر شهیدم..