جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

حسرت نبرم به خواب آن مرداب
کارام میان دشت شب خفته ست

دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته ست..

نویسنده‌ی این وبلاگ همه‌ی تلاشش را می کند تا در فضایی معمولی مطالبی معمولی بنویسد. اگر شما هم مثل نویسنده انسانی معمولی هستید خوشحالی من را مضاعف می‌کنید با نظراتتان:)

سرباز- متولد 75

جامانده را در تلگرام دنبال کنید:)
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت علی اکبر (ع)» ثبت شده است

۲۹خرداد

دوباره این دل من بی هوا هوای تو کرد

و باز گوش دلم میل بر صدای تو کرد


میان کشمکش موج و صخره و طوفان

دوباره بحر غزل یاد چشمهای تو کرد


منی که دیده و نادیده عاشق تو شدم

دو چشم کور دلم یاد رد پای تو کرد


من از قبیله ی رندان کشته ی عشقم

و از ازل دل من را خدا برای تو کرد


و آن گلی که خدا ریخت از اضافه ی تو

به کار خلق همان جمع در بُکای تو کرد


دوباره دام  تو و صید بی پناه غزل

دوباره کار خودش غمزه ی جفا ی تو کرد


تو آمدی و جهان دید سبط اکبر را

و خلق را همه مدهوش آن نوای تو کرد


تمام لشکریان محو روی چون ماهت

و ماه را خود او وصله ی ردا ی تو کرد


توان آینه در بازتاب ـتان مغلوب

چرا که خلقت تو مهر انتهای تو کرد


تو فاطمه، تو پیمبر تو روح بوالحسنی

و شاهکار خدا در رخ رسای تو کرد


ز بوالبشر به محمد همه یکی گشتند

خدا تمامیشان را ز انبیای تو کرد


دخیل خانه ی تو تا ابد سلیمان ها

که جبرئیل و  ملک را همه گدای تو کرد


علی اکبری و شاهزاده ی عشقی

خدا تمام جهان را فقط فدای تو کرد

جامانده
۱۲تیر
جاست بچه هایی که گفتم بشون.

بقیه زور نزنن.

اگر از بچه هان بیان بگیرن.

جامانده