دوباره بوی جنون در تمامی دنیا
هوای مستی و آوارگی و بدحالی
دوباره باده و ساقی دوباره مستی ما
دوباره شال و عَلم باز هم ترانه ی غم
دوباره جامه ی مشکی دوباره عطر عزا
صدای گریه ی شب های غرق در باران
دوباره ناله ی باران هوای شور و نوا
لباس مشکی من با گل عزا تر شد
دوباره چشم تر من شبیه یک دریا
دوباره قافله و زنگ بی کسی هایش
دوباره قافله ای با تمام خوبی ها
دوباره قافله و شیرخواره ای در دست
دوباره قافله و چشم مست یک سقا
خلیل آن شده همپای خضر و ابراهیم
ذبیح آن شده همسنگ حضرت یحیی
دوباره سینه و پهلو و چشم و طفل صغیر
دوباره تشنگی و آفتاب یک صحرا
و نیزه ای که به گودی نحر بنشیند
و نیزه ای که به پیش حرم رود بالا
دوباره کودک و صحرا و خار و پای لطیف
دوباره دختر چشم انتظار و یک بابا
و تازیانه و کعب نی و کبودی تن
شراب و مجلس نامحرم و گل زهرا
دوباره ناحیه و چشم پر زخون امام
دوباره خاطره دشمن و جسارت ها
محرم و حرم و روضه و ضریح و بهشت
محرم و دل ما و حریم لطف و عطا
دوباره آمده ام تا خودت مرا بخری
دوباره آمده ای تو، امام عاشورا!
+ نحر به معنای گودی زیر گلو می باشد.
+ روضه ی باز....