جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

حسرت نبرم به خواب آن مرداب
کارام میان دشت شب خفته ست

دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته ست..

نویسنده‌ی این وبلاگ همه‌ی تلاشش را می کند تا در فضایی معمولی مطالبی معمولی بنویسد. اگر شما هم مثل نویسنده انسانی معمولی هستید خوشحالی من را مضاعف می‌کنید با نظراتتان:)

سرباز- متولد 75

جامانده را در تلگرام دنبال کنید:)
طبقه بندی موضوعی
۲۶خرداد

لحظه ای مکث و نگاهی بی شکیب

دست هایی بی رمق، چشمی غریب


ما ز یاران چشم.. یاری.. هیچ هیچ

آنچه می پنداشتیم از یک فریب


در میان شهر حوا ها شدم

مثل آدم محو عطر و بوی سیب


حال من خوب است اینجا.. خوبِ خوب

روبه راهم، رو به یک راه عجیب


لاک پشت لحظه های شب هنوز

چشم در جاده به آن صبح قریب


یاد زنگ مدرسه، تأخیر صبح

باز پشت درب ناظم، بی نصیب


اینک اما دست هایم بسته است

چشم هایم خسته اند و بی حبیب


های ناظم! من همان تأخیری ام

بچه ای تنها و کم حرف و نجیب


یاد داری گفته بودی بر سر

نمره ها باید جلو زد از رقیب؟


نمره را تجدید آوردم چو شد

دوستی ها ضرب در صفرِ ضریب

۹۲/۰۳/۲۶ موافقین ۵ مخالفین ۰
جامانده

شعر من

غزل

نظرات  (۳)

خوب و خوش خاک و گل بود!
عالی!
اما یه بوهایی عجیبی میداد!
یه کم برام ناراحت کننده بود!
اما بعضی تلخی ها دوست داشتنی ان!
مث شکلات های تلخ خوشمزه!
یاعلی بن ابی طالب.
پاسخ:
دوستش داشتم.
دوستتم دارم:-"
باس ببینیم همو پسر. دلم برات تنگیده.
قشنگ بود،
اما ساده تر بنویس چون فک کنم بیشتر به دل بچسبه
سربلند باشی     بروزم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی