جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

حسرت نبرم به خواب آن مرداب
کارام میان دشت شب خفته ست

دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته ست..

نویسنده‌ی این وبلاگ همه‌ی تلاشش را می کند تا در فضایی معمولی مطالبی معمولی بنویسد. اگر شما هم مثل نویسنده انسانی معمولی هستید خوشحالی من را مضاعف می‌کنید با نظراتتان:)

سرباز- متولد 75

جامانده را در تلگرام دنبال کنید:)
طبقه بندی موضوعی
۲۱تیر

خوشا  دلی که به موی شما گرفتار است

خوش آن کسی که سرش را به کوی تو کار است

 

به تیغ زلف کشی عاشق نگون بختت

خوش عاشقی که دلش در پناه دلدار است

 

غروب عشق زلالی ارغوان دارد

به ارغنون رخت جلوه ای بدهکار است

 

الا که می کشی ام با غم نگاه خودت

برای عاشق خسته نگاه تو دار است

 

تو مثل ماه ـی و دریاست عکس رخت

به پیش روی تو خورشید سر بار است

 

 گل وجود تو را قلب من هوا کرده است

اگر چه پیش وجودت دلم چنان خار است

 

به جای مانده ز عشقم، ندارم آسایش

مرا به تیغ نگاهت هزار ها کار است


جاست جامانده


۹۱/۰۴/۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
جامانده

شعر من

غزل

نظرات  (۲)

سلام
خب اولین نفر اومدم شعرت رو افتتاح کنم
خیلی زیبا بود مثل همیشه. راستش از این قسمت چیزی نفهمیدم
غروب عشق زلالی ارغوان دارد

به ارغنون رخت جلوه ای بدهکار است

ولی دو بیت آخر فوق العاده بود خیلی زیبا

موفق باشی داداش جون
The Rising Of Hafiz 2012", New Soundtrack"

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی