جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

این کلمات در ظاهر قابل رؤیت نیستند

جامانده

حسرت نبرم به خواب آن مرداب
کارام میان دشت شب خفته ست

دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته ست..

نویسنده‌ی این وبلاگ همه‌ی تلاشش را می کند تا در فضایی معمولی مطالبی معمولی بنویسد. اگر شما هم مثل نویسنده انسانی معمولی هستید خوشحالی من را مضاعف می‌کنید با نظراتتان:)

سرباز- متولد 75

جامانده را در تلگرام دنبال کنید:)
طبقه بندی موضوعی
۱۰ارديبهشت

بر هر دری زدم که بیایم کنار تو

غافل که درب خانه ی قلبم ببسته ام


درهای مسجدی که ندارد شمیم تو 

با دست عشق بر در عالم ببسته ام


آن مسجدی که قبله ندارد خراب کن

آن دل که سوز عشق ندارد ببسته ام


در قید این قوافی و اوزان و این ردیف

دست دلم به روی خیالم ببسته ام


یادت میان سجده به یادم گره زدی

هر در که غیر توست ز یادم ببسته ام


در آن پیاله ای که عکس رُخَت گشت منجلی

هر باده ای به قید وصالم ببسته ام


خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟

من درب خانه ام به دو عالم ببسته ام


جاماندگان! بیاد من از می گذر کنید

چون با سبوی یار نگاهم ببسته ام


مشهد خوش گذشت، جای همه خالی.


+ یه مدت نیستم

+ این پلاس هم از حسین یاد گرفتم:دی


۹۱/۰۲/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
جامانده

شعر من

قطعه

نظرات  (۳)

من با این ردیف مشکل دارم کلا ... مگه بسته ام چشه که واسه میزون شدن وزن باید بری کلمه ی قرن هفت هجری رو پیدا کنی بیاری

مشهد معمولا خوش می گذره
سبو و یار و سوز و رخ و ... چه می دونم والا این حرف ها دیگه خیلی تکراری ان.

یه چیزی تو پرانتز بگم؟ دوست ندارم اول و آخر نوشته های مربوط به خودم اسمم رو دائم تکرار کنن ... نمی فهمم معنی اش چیه
زیبا و پر معنی و کاملا هنرمندانه واقعا لذت بردم
قشنگ بود اما من باب تاکید حرف خانم ایزدمهر.

ببسته ام کلا قشنگ نبود.دی:

اما شعر عالی بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی